تجربه تماشای دوباره «چشمان کاملاً بسته» قرص آبی یا قرمز؟* پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما

در ادامه فیلم، بیل وارد دنیای مراسمات سری و محافل مخفی می‌شود که در آن با صحنه‌هایی از بی‌بندوباری و بی‌اخلاقی مواجه می‌شود. این تجربیات او را به بررسی دوباره ارزش‌ها و اصول زندگی‌اش وامی‌دارد و به تدریج او را به نقطه‌ای می‌رساند که مجبور است با واقعیت‌های تاریک و ناخوشایند زندگی خود روبرو شود. کوبریک در طول فرآیند اقتباس، تغییرات زیادی در داستان اصلی ایجاد کرد تا فیلم با سبک و دیدگاه سینمایی او هماهنگ شود. او با استفاده از عناصر نمادین و تصویری، به فیلمی دست یافت که به‌طور همزمان هم به رمان اصلی وفادار است و هم به‌عنوان یک اثر مستقل سینمایی عمل می‌کند. مشخص بود که کوبریک برای شکل‌گیری شخصیت‌های فیلم می‌خواهد حسادت را در این دو بازیگر ایجاد کند.

فیلم با صحنه‌ای آغاز می‌شود که در آن بیل و آلیس هارفورد به یک مهمانی مجلل دعوت شده‌اند. پس از بازگشت به خانه، آلیس در حالتی مست و ناآرام، اعتراف می‌کند که زمانی به خیانت فکر کرده است. این اعترافات، بیل را به سفری روان‌شناختی و فلسفی می‌کشاند که در آن به جستجوی هویت خود و بررسی تعهدات زناشویی می‌پردازد. “داستان یک رؤیا” که در سال 1926 منتشر شد، یکی از مهم‌ترین آثار شنیتسلر است که به بررسی میل‌ها و تمایلات پنهان در روان انسان می‌پردازد.

طراحی صحنه و لباس نیز به شکلی استادانه طراحی شده است تا به موضوعات نمادین فیلم مانند تمایلات مخفی و هویت انسان بپردازد. خوابی که آلیس درباره بیل می بیند با خوابی که آلبرتینه درباره فریدولین می بیند، تفاوت های بسیاری دارد. در خواب آلیس فیلم کوبریک، تنها موضوع خیانت به بیل مطرح می شود و رفتن به یک میهمانی غریب، اما در خواب آلبرتینه شنیتسلر، تا مرگ فریدولین پیش می رویم که تم اصلی داستان است.

معرفی فیلم چشمان کاملا بسته Eyes Wide Shut 1999

در هر صورت، فیلم به دلیل موضوع حساس و بررسی عمیق روان‌شناختی آن، مورد توجه منتقدان و تحلیل‌گران سینمایی قرار گرفت. با خواندن داستان کاملا روشن است که چشمان باز بسته یعنی خواب دیدن. به خصوص که فریدولین در انتها به همسرش می گوید که اصلا نمی تواند بداند که همه این ماجراها خواب بوده یا او واقعا آنها را از سر گذرانده.

تحلیل و نقد فیلم چشمان کاملا بسته Eyes Wide Shut کوبریک

چشمان بازبشته با تصویری از آلیس هارفورد، پشت به دوربین، به آرامی لباس‌هایش را از تن در می‌آورد. آلیس پشت به دوربین برهنه است؛ اما پیش از اینکه برگردد، لنز دوربین بسته می‌شود، صفحه نمایش سیاه، و عنوان فیلم ظاهر می‌شود. آلیس به طور کامل برهنه است، اما فقط قسمتی از بدنش نشان داده می‌شود. اگرچه این سکانس آغازین فقط چند ثانیه طول می‌کشد، اما نشان می دهد که فیلم نگاهی صمیمانه، شهوانی و البته تکان دهنده به زندگی خصوصی شخصیت‌هایش دارد. در حالی که موسیقی ادامه می‌یابد، کوبریک توجه ما را از معنای خصوصی به عمومی تغییر می‌دهد. دوربین به خارج از جهان اپارتمان هارفوردها در شهر نیویورک حرکت می‌کند.

توانایی کوبریک در ایجاد فضایی رازآلود و ناآرام است که بیننده را به دنیای تاریک و پر از وسوسه شخصیت اصلی می‌کشاند. این فیلم در هفته اول ۳۰،۱۹۶،۷۴۲ دلار فروش داشت که پرفروش‌ترین فیلم بود و تنها فیلم کوبریک محسوب می‌شد که به چنین موفقیتی دست یافته است. یک‌بار کروز کارگردان فیلم بعدی خود “منگولیا”، یعنی پاول توماس اندرسون، را بر سر صحنه آورد.

فیلم از یک زن و سگش در بیرون از خانه در عصر گرفته شده است. سگ به سمت زن می دود و به لطف دوربین Galaxy S25 Ultra، فیلم واضح است. او از خانه که بیرون می آید و پیش از آن که درست مانند بیل کوبریک از جوانان تنه بخورد، به مرگ می اندیشد. اما نمی‌توان انکار کرد که کوبریک توانسته اثری تأثیرگذار و تا ابد فراموش‌نشدنی خلق کند که همچنان موضوع بحث و تحلیل‌های متعدد بوده و خواهد بود ….

همان شب، بیل اطلاع می‌یابد که مَندی — مانکن جوانی که در مهمانیِ ابتدای فیلم معاینه‌اش کرده بود — به دلیل زیاده‌روی در مصرف مواد مخدر، مرده‌است و پی می‌برد که آن زن همان نجات‌دهنده‌اش است. به سردخانه می‌رود و جسد او را می‌بیند تا او را از روی بدنش بشناسد. سپس دوست سرشناسش، زیگلر، او را به خانه‌اش دعوت می‌کند و به او می‌گوید که تمام ماجرا را می‌داند. زیگلر، که در مهمانی بوده، به او می‌گوید که مَندی همان دختر مهمانی است ولی به خاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان باخته‌است و توطئه و قتلی در میان نیست.

بیل با آدم‌های مختلفی برخورد می‌کند و یکی از دوستان قدیمی‌اش به نام نیک، که در یک کافه پیانو می‌زند، دربارهٔ یک میهمانی مخفی بالماسکه برایش تعریف‌هایی می‌کند. بیل برای رفتن به این میهمانی بالماسکه به لباسی مخصوص و ماسک نیازمند است. در آنجا با صحنه‌های آیینی و ارجی اسرارآمیزی روبه‌رو می‌شود.

آیا کوبریک اقتباس خوبی از داستان شنیتسلر انجام داده؟ این را باید بعد از خواندن داستان، خودتان دریابید. کوبریک با ایجاد فضای رازآلود و پر از نماد، مخاطب را به چالش می‌کشد تا خود را از واقعیت و امیال درونی را مورد بازنگری قرار دهد. پرداختن به مسائلی مانند هویت، قدرت، خی، وسوسه‌های جنسی و سرکوب اجتماعی، به فیلم عمق بخشیده‌اند و آن را به یکی از آثار ماندگار و بحث‌برانگیز در تاریخ سینما تبدیل کرده‌اند.

کوبریک برای ساخت “چشمان کاملاً بسته” نزدیک به سه دهه تحقیق و برنامه‌ریزی کرد. او این پروژه را به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین و شخصی‌ترین آثار خود می‌دانست و به همین دلیل تمام تلاش خود را برای خلق فیلمی با نهایت دقت و ظرافت به کار گرفت. متأسفانه کوبریک چند روز پس از اتمام فیلم‌برداری درگذشت و نتوانست واکنش‌های عمومی به این فیلم را مشاهده کند. این ماجراها باعث تقویت هشیاری و آگاهی خانواده هارفورد می شود و به صمیمیت میان آنها می افزاید.

باتری Galaxy S25 Ultra چقدر خوب است؟

بیل از اعتراف آلیس شوکه شده و اعتماد به نفس کامل اش از بین رفته و حسادت و سوءظن جایگزین شده است. شاید مهم تر از همه، فرض اولیه درباره‌ی ازدواج، درباره‌ی زنان، درباره ی همسر خود و درباره‌ی قدرت جنسی مفروضاتی که زندگی او را ساخته، زیر سوال رفته است. فیلم پر از نمادها و تصاویر پیچیده‌ای است که هر کدام معنای خاصی دارند.

این بحران او را به سفری در دنیای زیرزمینی نیویورک می‌کشاند، جایی که با مراسمات سری و محافل مخفی مواجه می‌شود. در طول این سفر، بیل با ترس‌ها و تردیدهای خود روبرو می‌شود و باید با پیچیدگی‌های روانی و اخلاقی ناشی از این ماجرا دست‌وپنجه نرم کند. “چشمان کاملاً بسته” (Eyes Wide Shut) یکی از پیچیده‌ترین و تحسین‌شده‌ترین آثار سینمایی است که توسط استنلی کوبریک (Stanley Kubrick) ساخته شده است. این فیلم در سال 1999 اکران شد و به‌عنوان آخرین فیلمی که کوبریک قبل از مرگش ساخت، شناخته می‌شود. این فیلم ترکیبی از روان‌شناسی، نمادگرایی، و داستان‌گویی پیچیده است که همواره مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.

کوبریک از ایده استفاده از یک زوج واقعی خوشش آمد و در نظر داشت از الک بالدوین و کیم باسینجر استفاده کند. (همچنین از ایده استیو مارتین هم خوشش می‌آمد.) سرانجام تام کروز و نیکول کیدمن را انتخاب کرد که از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ باهم ازدواج‌کرده بودند. آخرین صحنه فیلم بیل و آلیس را نشان میدهد که به همراه هلنا (مدیسون اکینتن) خرید می روند. فیلمی که در یک اتاق خواب کاملا خصوصی آغاز شده بود در یک فروشگاه عمومی به پایان میرسد.

نمادها و نشانه های فیلم «چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shut)

«موتور شیء-گرا» نور محیط را تشخیص می‌دهد و سوژه‌ها را به‌دقت شناسایی می‌کند. رنگ و بافت طبیعی پوست را، چنان‌که با چشم دیده می‌شود، به نمایش بگذارید. بنابراین اصل مهم دیگر قصه شنیتسلر یعنی رویا هم در فیلم کوبریک نیست.

این اصرار و این حرف هیچ ربطی به امروزِ فرهنگ در جامعه ندارد و حتی ایدئولوگ‌تر از یک ایئولوژی عمل می‌کند. اخیراً گفت‌وگویی از ضیا و موتمن دیدم که به پاکیزگی در سینمای ایران طیِ سال‌هایی اشاره می‌کرد. بنظرم این سینما است که با زبانِ خود می‌تواند محصولِ فرهنگیِ پاکی تحویل مخاطب دهد یا بلعکس. جزئیاتی از ناهنجاری در جامعه را نشان دادن و انقطاع نسلیِ در آن را با موسیقی متالیکا، که زنگِ تلفنِ همه‌ی کاراکترهای فیلم است، مخلوط کردن نه سینما را هیپی می‌کند و نه جامعه‌ای را هیپی نشان می‌دهد. کوبریک فیلم چشمان باز بسته را با شکست یکی از شخصیت ها در ایجاد روابطی که از اهمیت اجتماعی زیادی برخوردار است به اتمام نمی رساند. بلکه کوبریک زوجی را نشان میدهد که از بدبختی و فلاکت سربلند نجات یافته و همچنان در کنار یکدیگرند.

پس از گذشت مدتی تصمیم گرفته شد تا از وبلاگ خارج شویم و سایت راه اندازی کنیم تا فعالیت خود را حرفه ای تر کنیم. بدین ترتیب نام را به “سینما مدرن” تغییر دادیم و سایت “سینما مدرن” ایجاد شد. از اینجای فیلم بیل وارد سفری می شود که اتفاقات گوناگون به همراه داشت که مهمترین آن جشن بالماسکه بود. کابوس وی دقیقا تجربه‌‌ی مهمانی بالماسکه‌ای است که بیل پیشتر در همان شب تجربه‌اش کرده بود و برای او هم نیز تبدیل به کابوس نه در عالم خواب که بلکه در عالم بیداری شده است. این همانی کابوس که تجربه دردناک هر دو می‌باشد، به خوبی پیوند ذهنی و جسمی این زوج را می‌رساند. اگر می‌شود که متاهل بود و خیال پردازی کرد، پس معنای وفاداری چه می‌شود؟ مگر این نیست که حسِ جنسی به فرد از یک حس عاطفی نشأت می‌گیرد و میلِ جنسی بخشی از غریزه است.

گروه نگاه فرد با توجه به مهارتهای تیم خود و در جهت کمک به هنرمندان و فرهیختگان مجموعه ای از خدمات را برای علاقمندان در نظر گرفته. همزمان اینکه کاهن اعظم عصای سلطنتی خود را حرکت می‌دهد، اشخاص در دایره به صورت متناوب زانو زده و سجده می کنند. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

این به مخاطب یادآور می شود که استفاده از کلمه ای خلاصه شده برای احساسات غریزی و جنسی، بخشی از زندگی زناشویی است. رابطه جنسی در زندگی زناشویی نیازی به ابراز عشق به صورت رسمی ندارد. بعد از جشن بیل دوباره به خانه برمیگ ردد پیش همسرش و این باره اعتراف دوم آلیس درباره اینکه خیانتس همه رویا بوده است. با گم شدن ماسک نیک دوستش در مهمانی شب قبل و نامه های تهدید آمیز به بیل ادامه می یابد تا به مرگ آماندا ختم می شود.

اتفاقات مربوط به اماندا در هاله ای از ابهام است اما سرگردانی شبانه بیل به پایان می رسد و کوبریک بیل را در حال رسیدن به منزل نشان می دهد. هنگام وارد شدن به خانه چراغهای کریسمس که در کل فیلم آشکار است را خاموش می کند گویی که می خواهد بگوید این رویا در حال تمام شدن است. پیش از رسیدن به مقصد، او اولین چشم انداز حسادت خود از الیس در خیال خود با افسر نیروی دریایی می بیند.

نمایش برای کسب و کار

در ادامه، به بررسی کامل کارگردان، نویسنده، بازیگران، داستان، فلسفه، و دلایل اهمیت این فیلم می‌پردازیم. فیلم چشمان کاملا بسته استنلی کوبریک با همان چشمان باز بسته با بازی تام کروز و نیکول کیدمن محصول سال ۱۹۹۹ و از شاهکارهای تاریخ سینما می‌باشد. در این مقاله به بررسی عمیق ولی خلاصه بخش‌های مختلف فیلم پرداخته‌ایم. فیلم چشمان کاملا بسته استنلی کوبریک با همان چشمان باز بسته با بازی تام کروز و نیکول کیدمن محصول سال ۱۹۹۹ و از شاهکارهای تاریخ سینما می باشد. در این مقاله به بررسی عمیق ولی خلاصه بخشهای مختلف فیلم پرداخته ایم.

ویلیام به خانه بازمی‌گردد و می‌فهمد که آلیس ماسکی را که او در مهمانی به چهره داشته، یافته‌است و از آشکار شدن مخفی‌کاری و حس گناه می‌گرید. سپس بیل تمام ماجرا را برای آلیس نقل می‌کند و به هنگام صبح به همراه دختر کوچکشان برای خرید کریسمس به فروشگاه می‌روند. حدس رافائل درست بود؛ داستانی که کوبریک برای او فرستاده بود رویا نام داشت که نویسنده و پزشک اتریشی تبار آن را در سال 1926 نوشته بود. در این داستان پیچیده شوهری بعد از آنکه همسرش اعتراف می‌کند در خیال‌اش با دیگری بوده، دچار حسادت می‌شود و قدم در اودیسهٔ جنسی خودش می‌گذارد.

دستگاه‌های صوتی

شاید مهم تر از همه، فرض اولیه درباره ی ازدواج، درباره ی زنان، درباره ی همسر خود و درباره ی قدرت جنسی مفروضاتی که زندگی او را ساخته، زیر سوال رفته است. کارگردان و نویسنده‌ای افسانه‌ای که در تک تک آثارِ محدودش ردی از جهان بینی فلسفیِ خود بر جای گذاشته است. کارگردانی که در طول نیم قرن فعالیت سینمایی خود، ۱۳ فیلم را به عرصه اکران رساند و وسواسِ بی نظیرش، تمامی این آثار را پس از گذشت سالیان در زمره بحث برانگیزترین فیلم‌های تمامی ادوار قرار داده است. فریدولین یا همان بیل، آدرس و رمز عبور میهمانی را از دوست قدیمی اش می گیرد. واقعا هم رفتن به چنین میهمانی های عجیبی، کار شخصیتی جسور است نه آرام و متین.

با Expert RAW بر هر تصویر مسلط شوید

در این فیلم، کوبریک از رویکرد آرام و نمادگرایانه‌اش استفاده کرده تا به بررسی روابط زناشویی و تمایلات انسانی بپردازد. آثار قبلی کوبریک مانند “درخشش” (The Shining) و “لولیتا” (Lolita) نیز نشان از علاقه او به داستان‌هایی با لایه‌های پیچیده روانی و اخلاقی داشتند. کوبریک همواره به عنوان فیلمسازی بی‌نظیر و بی‌باک شناخته می‌شود که توانسته است مرزهای سینما را به چالش بکشد و موضوعات حساس را با نگاهی بی‌طرف و هنری به تصویر بکشد. “چشمان کاملاً بسته” داستان دکتر بیل هارفورد را روایت می‌کند که پس از شنیدن اعترافات جنسی همسرش، وارد بحرانی عمیق در زندگی خود می‌شود.

به عقیده “کارِن دی هافمن”چشمان کاملا بسته فیلمی وجودی درباره سرشت انسانی، جنسیت، وفاداری زناشویی، ماهیت و اهمیت انتخاب است. فردا صبح، بیل به دنبال دوست پیانیستش، نیک، به هتل می‌رود و متوجه می‌شود که او در نیمه‌شب هتل را در حالی که صورتش زخمی بوده و دو نفر او را همراهی می‌کردند، ترک کرده‌است. سپس به همان خانهٔ مهمانی می‌رود و در آنجا با نامه‌ای تهدیدآمیز مواجه می‌شود که از او می‌خواهد از تحقیق دست بردارد.

چشمان باز بسته بر این عقیده استوار است که علاقه دو زوج به همدیگر با جلب توجه به دیگران می توند تقویت شود. ابزار عشق و علاقه شان به دیگران باعث ایجاد علاقه مضاعف آنها نسبت به همدیگر می شود. فیلم "چشمان کاملا بسته" آخرین اثر کوبریک پیش از مرگ وی بود.

هیبت شخصیت اصلی فیلم بیشتر و بهتر از دور و اطراف وی در این صحنه نمایش داده می شود. در فروشگاه مراسم فصل کریسمس برپاست و موسیقی های شاد و صدای خنده مردم در پشت صحته فیلم طنین انداز شده است. در نهایت; فیلم Eyes Wide Shut چشمان کاملا بسته فیلمی است که روان و روح جامعه را به نشانه رفته است. شکلی از تصویر که مخاطبش را با ولعِ برهنه نگاری،  مشتاق به دیدنش می‌کند.

چشمان کاملا بسته روایت گرِ داستانِ زندگیِ زن و شوهری به نام‌های “آلیس هارفورد” و “دکتر ویلیام هارفورد” با نقش آفرینی‌های نیکول کیدمن  Nicole Kidman و تام کروز Tom Cruise است. زن و شوهری که به تماشای یک روز کامل از کنش‌های آن دو می‌نشینیم. روایتی هولناک از رویا و واقعیت، از خیانت و انتقام، از وفاداری تا میل جنسی.

سپس، رویدادهای روز را در شب با اطلاعات آماری فعالیت روزانه مرور کنید. Now Bar با یک هشدار از Now Brief از چپ به راست وارد می‌شود. Now Bar سپس به پایین صفحه اصلی Galaxy S25 Ultra که فوکوس می‌شود، می‌رود. سه هشدار دیگر از Now Bar در بالای هشدار اول، تایمر، موسیقی و تمرین ظاهر می‌شوند. با هم مروری تیتروار بر قصه این کتاب و چیزی که کوبریک از آن استخراج کرده می اندازیم تا موضوع بهتر دست تان بیاید.

در فیلم چشمان کاملا بسته حدود 12 بازیگر جلوی دوربین رفته‌اند که از نظر تعداد بازیگران می‌توان چشمان کاملا بسته را یک اثر پربازیگر عنوان کرد. متوسط سن بازیگران چشمان کاملا بسته براساس میزان سنی که از آنها در دایرةالمعارف آنلاین سینما و تلویزیون یعنی منظوم ثبت شده، 57 سال است که نشان می‌دهد بازیگران چشمان کاملا بسته عمدتا از نظر سنی افرادی پیر و باتجربه هستند. چشمان کاملاً بسته یا چشمان بازِ بسته (Eyes Wide Shut) فیلمی به کارگردانی استنلی کوبریک محصول سال ۱۹۹۹ است.

فیلم‌ساز تلاشش برای فهماندن برداشتی است که خود از فیلم‌نامه کرده و فیلم‌نامه‌نویس تلاشش برای فهماندن برداشتی است که از موضوع داشته. بیننده‌ای که موتمن را یک فیلم‌ساز کاربلد می‌داند چرا باید قصه‌ای را که تماماً اتفاقی و تصادفی است دنبال کند؟. این چرا، باید تعلیقی داشته باشد و آن نباید بر پاشنه‌ی جاه‌طلبیِ مولفش بگردد که مثلاً کاراکترِ آقایی را تا اواسط داستان پنهان کرده. مسئله‌ی اصلیِ من با چنین سینمایی آن است که اصرار دارد بگوید حرفِ درستی می‌زنم.

فیلم Extraction ( یا استخراج – تحلیل و بررسی و نقد و خلاصه داستان

ولنگاری که “استنلی کوبریک”به تصویر می‌کشد فراتر از یک میل جنسی عمل می‌کند و وارد فرم می‌شود. پیوند‌های عاشقانه‌ای که گویی به تار عنکبوتی متصل اند و شیطانی که در پی پاره کردن این چسبندگی است. Eyes Wide Shut یا چشمان کاملا بسته یا به عبارتی دیگر چشمانِ بازِ بسته ، عنوان فیلمی است که استنلی کوبریک  Stanley Kubrick آن را کارگردانی کرده است.

در سکانس پایانی، آلیس به طور فیزیکی می خواهد سریعا با شوهرش ارتباط برقرار کند. مسلما حس تازه ی صمیمیت میان آنها معلوم نیست تا کی ادامه داشته باشد، اما این نمی تواند دلیلی بر ناامیدی و یاس باشد. حتی اگر برای حفظ این هشیاری و صمیمیت و صداقت احتیاط و مراقبت های شدیدی لازم باشد بیل و آلیس نسبت به نیازهای زندگی زناشویی و روابط اجتماعی شان درک بهتری دارند. چشمان او به این آگاهی باز شده که عشق برای همسر، وجود تمایل برای شخص دیگری را مانع نمی شود. عشق، حتى عشق غنی شده با نهاد ازدواج، ممکن است همیشه پیروز بر میل جنسی بیشفقت نباشد. در طول سکانس های باقی مانده از فیلم، بیل تلاش می کند تا مفاهیم حرف های اخیر آلیس درک کند.

در مورد بیل پلان هایی از زاویه دید آلیس نشان می‌دهند که دو دختر در حال دلبری کردن از او هستند و می‌خواهند او را اغوا کنند و آنچنان که پیداست بیل هم پا سست می‌کند اما با توجه به فراخوانده شدنش توسط صاحب خانه، این امر میسر نمی‌شود. با بالا و پایین کردن مفاهیمی نظیر عشق، تعهد و وفاداری، ازدواج و از همه شاخص تر هوسِ گمشده در بطن این قضایا، سعی بر رساندن مطلبی دارد. این ابعادِ چندگانه انسان است که به او هویت بخشیده و او را بروز داده است. سطح درک متفاوت انسان‌ها به مفاهیم مختلف است که سبب می‌شود انسان انسان باشد.

او سفر جنسی خود را آغاز می کند، در تلاش برای روشن شدن تمایلات جنسی و توهمات خود. او به دنبال تجربه ی پدیده ی میل جنسی خسته کننده ای است که محور اعتراف همسرش بود. در نهایت، تلاش می کند شرایط حسادتی را که در او برای نخستین بار پیدا شده، درک کند. در طول این بخش از فیلم، چشم بیل به طیف گسترده ای از احتمالات برای میل جنسی و تجاوز از اصول زناشویی باز شد و او به صورت خطرناکی، به سمت خیانت می رود. شبگرد به کارگردانی فرزاد موتمن فیلمِ بدی است که به زورِ تقلب از روی دست کوبریک، مشخصاً «چشمان کاملا بسته»، و یک دکوپاژِ بیرون زده از فُرم قابل تماشا می‌شود.

نکته دوم چگونگی اقتباس کوبریک از داستان، در همین بخش نهفته است. داشته باشد، اما این نمی تواند دلیلی بر ناامیدی و یاس باشد. کروز و کیدمن با بازی‌های قوی خود در نقش‌های اصلی با ظرافت تمام روح و روان یک زوج مدرن موفق را به تصویر می‌کشد که امیال جـنسی خـود را فـرو خورده‌اند و از نظر احساسی سرد شده‌اند. بازی‌های کروز و (خـصوصا) کـیدمن شهوانیت سطحی و خود فریب‌خورده‌ای را به ما نشان می‌دهد و در عین حال چنین پیشنهاد می‌دهد که شور و هیجانات عمیق‌تر درست در زیـر سـطح مـی‌جوشند. سعادت این زوج «موفق»، همچون شهوت‌رانی آن‌ها، کاملا سطحی است.

کسب و کار صحیح آغاز می‌شود. تماس بگیرید و قدم اول را بردارید!

اگر به گردش هم برود آیا خیانت است؟ خیانت تا کجا تعریف می‌شود. این‌ها تماما کلاف در هم تنیده‌ای است که کوبریک به هم می‌بافدشان و یکی یکی سعی بر پاسخ به آن‌ها بر می‌آید. فیلم و نمایش تلویزیونی را نمی‌توانید پیدا کنید؟ به سیستم وارد شوید تا آن را ایجاد کنید. برای زندگی هوشمند و متصل، Galaxy S25 Ultra را با دیگر دستگاه‌های Samsung در Galaxy همگام‌سازی کنید. بدون نیاز به تجهیزات حرفه‌ای، به سادگی با فیلمبرداری Log video، سایه روشن‌های بیشتری را ثبت کنید.

فرصت هایی برای آگاهی و نه ابهام و تاریک کردن ارائه میدهد. طی فیلم، هارفوردها ماسک استعاری خود را برمی دارند، خود را به یکدیگر نشان می دهند. اگر چه در بدن نقاب و در معرض برخی از حقایق ناراحت کننده دربارهی خواسته های انسانی قرار گرفتند و اینکه چگونه این خواسته ها، وفاداری زناشویی را به چالش می کشد، پیوند زناشویی هارفوردها هم تقویت می کند.

در طول سکانس‌های باقی مانده از فیلم، بیل تلاش می کند تا مفاهیم حرف های اخیر آلیس درک کند. او سفر جنسی خود را آغاز می‌کند، در تلاش برای روشن شدن تمایلات جنسی و توهمات خود. او به دنبال تجربه‌ی پدیده ی میل جنسی خسته کننده‌ای است که محور اعتراف همسرش بود. در نهایت، تلاش می‌کند شرایط حسادتی را که در او برای نخستین بار پیدا شده، درک کند. در طول این بخش از فیلم، چشم بیل به طیف گسترده‌ای از احتمالات برای میل جنسی و تجاوز از اصول زناشویی باز شد و او به صورت خطرناکی، به سمت خیانت می‌رود. نیکول کیدمن در این فیلم نقش آلیس هارفورد، همسر بیل، را بازی می‌کند.

کوبريک بعضي مواقع مقدمه چيني سکانسها را نيز با اين رنگها انجام مي دهد، مثلا آنجايي که يک نفر به تام کروز زنگ مي زند و مي گويد که يکي از مريضهايش مرده، او به خانه شخص مورد نظر مي رود تا از دخترش عيادت کند. استنلی کوبریک یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین کارگردانان تاریخ سینما است که در 26 ژوئیه 1928 در نیویورک به دنیا آمد. او از همان ابتدای فعالیت خود، با توجه به دقت در جزئیات، استفاده از تکنیک‌های سینمایی پیچیده و علاقه‌مندی به موضوعات فلسفی و روان‌شناختی، خود را از دیگر فیلم‌سازان متمایز کرد. کوبریک به‌خاطر تسلط فوق‌العاده‌ای که بر تمامی جنبه‌های ساخت فیلم داشت، شناخته می‌شود و او را به عنوان یک “کمال‌گرا” در سینما معرفی می‌کنند.

کروز در این فیلم توانسته است تصویری چندلایه از مردی ارائه دهد که بین واقعیت و خیال سرگردان است و با شک و تردیدهای عمیق خود دست‌وپنجه نرم می‌کند. بازی کروز در این فیلم با استقبال مثبت منتقدان روبرو شد و او را به‌عنوان بازیگری توانمند در نقش‌های پیچیده و درام معرفی کرد. “چشمان کاملاً بسته” به دلیل پرداختن به مسائل پیچیده روان‌شناختی و روابط انسانی با استقبال متفاوتی از سوی منتقدان روبرو شد. بسیاری از منتقدان کارگردانی دقیق کوبریک و توانایی او در خلق فضای مرموز و تعلیق‌آمیز را تحسین کردند. یکی از نکات برجسته فیلم، استفاده هوشمندانه از نورپردازی و طراحی صحنه است که به خوبی توانسته فضای سرد و بیگانه فیلم را به تصویر بکشد.

گرچه کوبریک میخواهد بگوید که نیروهای تاریک درون انسانها وابسته به هوا و هوس، و غیرقابل پیش بینی هستند. نمی توانید وجود آنها را قبول یا رد کرد (آلیس نمی تواند از علاقه خود نسبت به افسر دریایی دست بکشد. بیل نمی تواند یک چنین جذابیتی در خود به وجود آورد). تنش ایجاد با بی ثباتی و غیرقابل پیش بینی بودن علایق و غرایز این فیلم را رو به جلو به پیش می برد.

فیلم شکارچی گوزن The Deer Hunter ( - داستان، نقد و بررسی

از رنگ‌های استفاده‌شده در فیلم گرفته تا نقاب‌های ونیزی که در مراسمات سری به کار می‌رود، همه این نمادها به درک بهتر موضوعات فیلم کمک می‌کنند. برای مثال، نقاب‌هایی که شخصیت‌ها در مراسمات سری می‌زنند، نمادی از پنهان‌کاری و دوگانگی هویت است. رنگ‌های تیره و فضای تاریک فیلم نیز به تأکید بر جنبه‌های تاریک و پنهان روان انسان کمک می‌کند. یکی از مفاهیم اصلی فیلم، بررسی هویت و نقش‌های اجتماعی است. کوبریک با نمایش مراسمات سری و محافل مخفی، به نقد ساختارهای اجتماعی و نقشی که افراد در جامعه ایفا می‌کنند، می‌پردازد.

هر ذره کمک می‌کند و ما متعهد به انجام کارهای بیشتر هستیم. سپس زوم 1 برابری، زوم 2 برابری، زوم 3 برابری، زوم 5 برابری، زوم 10 برابری، زوم 30 برابری، زوم 50 برابری، زوم 70 برابری، زوم 100 برابری و سپس به 10 برابر زوم برمی‌گردد. چه بزرگنمایی شده باشد چه کوچک‌نمایی، جزئیات واضح باقی می‌مانند. لنز دوربین Galaxy‌ S25 Ultra از نمای نزدیک میچرخد ​​و سپس به صورت زاویه‌دار از کنار دیده میٔشود.

همه و همه تجربه‌ای را رقم خواهد زد که به میزان باز بودن چشمتان از آن خواهید چشید. “چشمان کاملاً بسته” یکی از آن فیلم‌هایی است که هر علاقه‌مند به سینما باید آن را ببیند. این فیلم با ترکیب بازیگری برجسته، کارگردانی دقیق، و داستانی عمیق و چندلایه، تجربه‌ای بی‌نظیر برای تماشاگران فراهم می‌کند. اگر به فیلم‌هایی با موضوعات روان‌شناختی، فلسفی و پیچیده علاقه‌مند هستید، “چشمان کاملاً بسته” یکی از بهترین گزینه‌ها برای شماست. فیلم “چشمان کاملاً بسته” اقتباسی آزاد از رمان کوتاه “داستان یک رؤیا” (Traumnovelle) نوشته آرتور شنیتسلر (Arthur Schnitzler) است. شنیتسلر در سال 1862 در وین، اتریش، به دنیا آمد و به‌عنوان یکی از نویسندگان برجسته وین در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شناخته می‌شود.

بیننده بجای تلاش برای کشفِ قصه‌ای که با تصادف شروع شده و به مرگ حیوانی ولگرد انجامیده، در پیِ کشف چراییِ وابستگیِ زنی که صیغه‌ی مردی زن و بچه‌دار شده خواهد بود. ریتمِ پیانویی که در اپیزودِ امیرِ آقایی نواخته می‌شود قطعاً برای بیننده‌ی فیلم‌باز یادآورِ اثرِ کوبریک است اما از آنجایی که فیلم هیچ‌کجایش مرموزیتِ «چشمان کاملا بسته» را در مواجهه با موضوعاتی برای فهمِ روابط ندارد، موتمن فیلمِ بدی ساخته. در حالی که موسیقی ادامه می یابد، کوبریک توجه ما را از معنای خصوصی به عمومی تغییر می دهد. دوربین به خارج از جهان اپارتمان هارفوردها در شهر نیویورک حرکت می کند. درنمای بعدی، دوربین به فضای خانه (خصوصی) برمی گردد و بیل هارفورد را معرفی می کند.